«سازماني غير دولتي محسوب مي­شود که تشکيلات وساختاري مشخص داشته، غير حکومتي باشد؛همچنين عمده اعتبار آن از بخش غير دولتي تأمين شود، نيز غير انتفاعي و داوطلبانه بوده، پاسخگوي تمام يا بخشي از نيازهاي جامعه­ي خود باشد.»

از مجموع بررسي­هاي صورت گرفته در زمينه­ي سازمان هاي غير دولتي ونيز شناسايي و تميزسازمان های مختلفي که با چنين هدف و فلسفه­اي فعاليت مي­کنند، مي­توان ويژگي­هاي زير را برای این سازمان ها مورد تاکيد قرار داد :

1- غير انتفاعي بودن : اين سازمان ها با انگيزه­ي سود جويي شکل نگرفته­اند و در پی کسب سود براي اشخاص يا دسته­هاي خاص نيستند. هر چند سازمان هاي غير دولتي مي­توانند در فعاليت­هاي بازرگاني شرکت کرده توليد سود و سرمايه کنند، سود وسرمايه­ي آن­ها بايد صرفا براي اجراي مأموريت سازمان به مصرف برسد يا در  سازمان سرمايه­گذاري شود.

2- نداشتن وابستگي به دولت : سازمان هاي غير دولتي را مردم تأسيس مي­کنند وعموما دولت­ها در ايجاد و مديريت آن­ها نقش ندارند؛ از قبيل انجمن­ها، مجامع، گروه­هاي حرفه­اي و سازمان هاي خيريه و مذهبي. به ديگر سخن اين سازمان ها در ساختار ديوانسالاري دولتي جايي ندارند. با وجود غير دولتي بودن اين سازمان‌ها، برخي دولت­ها با هدف گسترش مشارکت­هاي مردمي در تأسيس و مديريت اين سازمان ها دخالت مي‌کنند.

3- داوطلبانه : خصلت عمده­ي سازمان هاي غير دولتي آن است که مردم به صورت داوطلبانه آن­ها را تشکيل داده­اند. با وجود آن­که اين سازمان ها بايد تابع قوانين ومقررات باشند؛ هيچ تشکيلات دولتي نبايد در شرايط عادي دستور ايجاد، اداره و انحلال آن­ها را صادر کند وهر چند اين سازمان ها به استخدام کارمند اقدام مي‌کنند، به مشارکت داوطلبانه­ي بسياري از افراد علاقه­مند، براي خدمت در هيئت مديره وکمک هاي ديگر متکي هستند.

4- برخورداري از شخصيت حقوقي: براي گسترش فعاليت سازمان هاي غير دولتي،قوانيني وضع مي شود که بر اساس آن،اين سازمان ها به ثبت رسيده،از شخصيت حقوقي مستقل برخوردار مي شوند.اين امرموجب جلب اعتمادمردم به آنهاشده واز اين طريق آنها ميتوانندباسازمان هاي دولتي قرارداد امضا کرده،از تسهيلات مختلفي نظيروام بانکي استفاده کنند.

5- مديريت دمکراتيک ومشارکتي: محققان معتقدند که در اين سازمان ها فرآيند دمکراتيک يا مردم سالاري اهميت بالايي دارد؛زيرا اين روند،مشارکت مستمر افراد داوطلب را تضمين مي کند.ماهيت مردمي سازما ن هاي غير دولتي اقتضا مي کند که فرآيند اداره آنها از پايين به بالا و مشارکتي باشد.برهمين اساس نيز مديران آن­ها از سوي اعضـا انتخـاب ودر صـورت عـدم رضايـت از عمـل کردشـان برکنـار مي شوند.اين ويژه‌گي سـبب مي شود که اعضـا همـواره بر عمـلکرد مـديران نظارت داشته باشند ومديران پاسخ گوي عملکردشان در برابر اعضا باشند.و به اين ترتيب نيز سازمان از پويايي بيشتر برخوردار شود.بنا براين،هرچند سازمان ها به سوي نخبه گرايي حرکت کنند از ماهيت دمکراتيک بودن به دور خواهند شد.

6- خود گردان : سازمان هاي غير دولتي، از نظر مالي خودگردان هستند. هرچند آن ها از دولت، افراد خير، سازمان هاي بين­المللي و ... کمک­هايي دريافت مي کنند، اين کمک­ها نبايد به گونه اي باشد که وابستگي­شان را به منابع کمک­دهنده فرا هم کرده، آن­ها را از اهداف و تعهدات اجتماعي شان دور سازد.

 7- غير سياسي بودن: اين سازمان ها تعهد اجتماعي دارند هدف اساسي آن­ها خدمت به اجتماع، فقرا، گروه‌هاي آسيب پذير، رفع تبعيض­هاي جنسي، نژادي، مشکلات محيطي و ... است. ساز و کار­هاي تاسيس سازمان هاي غير دولتي نيز با سازمان هاي سياسي ( احزاب ) متفاوت است و معمولاً آن­ها در زمان تأسيس تعهداتي مبني بر وارد نشدن به حوزه­هاي سياسي مي سپارند. در برخي کشور ها  نظير   اندونزي  زماني که سازمان هاي غير دولتي با احزاب همدستي داشته اند، دولت مانع گسترش آن­ها شده است. با اين همه، اين ويژگي نبايد به معني اجتناب از حرکت هاي جمعي و انتقـادي به برنـامـه ريزي هاي دولتـي و بيـن المـللي تلقـي شود. آن­ها مي توانند از سازمان هاي ملي و بين المللي انتقاد کنند، برنامه هايشان را افشاء کنند و راهپيمايي هاي مسالمت آميزي ترتيب دهند.

8- معافيت مالياتي: همان طور که سازمان هاي غير دولتي به صورت غير انتفاعي اداره مي شوند و با هدف خدمات رساني به اقشار آسيب پذير و توسعه اجتماعي فعاليت مي کنند، از پرداخت ماليات معاف هستند.

یکی از مهمترین ویژگی های سازمان های غیر دولتی ، خصلت داوطلبانه بودن فعالیت ها است.این خصلت به این معنی است که گروه های هدف این سازمان ها ، در عین حال می توانند از اعضا این سازمان ها نیز باشند.یعنی گروه های هدف این سازمان ها از هرطیف که باشند،خود نیز باید در فعالیت های سازمانی که از آن ها حمایت می کند شریک بوده و خود را جدا از اعضا سازمان مربوطه ندانند.این مسئله در مورد سازمان های غیردولتی که با خانوادهای گروه های هدف کار می کنند وبه حمایت از آن ها می پردازند اهمیت بیشتری دارد.این سازمان ها تنها در صورتی موفق خواهند شد که خانواده های افراد مورد حمایت نیز خودشان را عضوی از سازمان حمایت کننده بدانند ودر فعالیت های آن ها شریک باشند.

نویسنده: رضا ببری بناب

استاد بخش علوم اجتماعی دانشگاه آزاد کرمان

مدرس دروس: مددکاری